ترجمه مقاله

رفیق

فرهنگ فارسی معین

(رَ) [ ع . ] (ص .) دوست ، یار، همنشین ، همدم . ج . رفقاء. ؛ ~ نیمه راه کنایه از: کسی که به همراهی خود تا پایان ادامه ندهد.
ترجمه مقاله