سابحهفرهنگ فارسی معین(بِ حَ یا حِ) [ ع . سابحة ] (اِفا.) مؤنث سابح ؛ 1 - شناور، شناکننده ، 2 - کشتی ، 3 - ستاره ؛ ج . سابحات ، سوابح .