ترجمه مقاله

شرود

فرهنگ فارسی معین

(شُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - رمیدن . 2 - طلب حق باشد به خلاص از آفات و حجاب و بی قراری اندر آن که همة بلاهای طالب از حجاب افتد.
ترجمه مقاله