ترجمه مقاله

شیر

فرهنگ فارسی معین

[ په . ] (اِ.) مایعی سفید رنگ و مغذی با طعم شیرین که از پستان های پستانداران ماده پس از زایمان ترشح می شود. ؛~ پاک خورده کنایه از: اصیل و با اصل و نسب ، با حسن نیت و خوش عمل . ؛ از ~ مرغ تا جان آدمیزاد کنایه از: چیزی که یافتنش در حکم محال باشد.
ترجمه مقاله