ترجمه مقاله

علق

فرهنگ فارسی معین

(عَ لَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - خون ، خون بسته شده . 2 - مقداری گِل که به دست بچسبد. 3 - زالو.
ترجمه مقاله