ترجمه مقاله

غلتک

فرهنگ فارسی معین

(غَ تَ) (اِ.) 1 - سنگی استوانه ای شکل که روی بام های کاهگلی می غلتانند تا کاهگل سفت و محکم شود، بام غلتان . 2 - وسیله ای برای تسطیح جاده و هموار ساختن آسفالت تازه خیابان ها. 3 - چوبی گرد و میان سوراخ که آن را پایة ارابه کنند. ؛روی ~ افتادن کنایه از: پیشرفت کار سریع تر و آسان تر شدن .
ترجمه مقاله