ترجمه مقاله

فلان

فرهنگ فارسی معین

(فُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شخص نامعلوم . 2 - جانشین کلمه ای رکیک که نخواهند از آن نام ببرند. ؛به ~ش هم نبودن کنایه از: مطلقاً برایش اهمیت نداشتن . ؛به ~ گاو زدن کنایه از: هدر دادن ، اتلاف کردن .
ترجمه مقاله