قوزفرهنگ فارسی معین(اِ.) = غوز: برآمدگی ، برآمدگی غیرطبیعی پشت انسان . ؛ روی ~ افتادن از روی لجاجت یا مبارزه طلبی دست به کاری زدن . ؛ ~ بالا قوز کنایه از: دردسری علاوه بر دردسرهای قبلی ، مصیبت پشت مصیبت .