ترجمه مقاله

ماعز

فرهنگ فارسی معین

(عِ) [ ع . ] (اِ.) واحد معز. 1 - یک بز. 2 - پوست بز. 3 - مرد درشت پی استوار خل ق ت .
ترجمه مقاله