ترجمه مقاله

متعرف

فرهنگ فارسی معین

(مُ تَ عَ رِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - طلب کنندة چیزی به جهت شناختن آن . 2 - جستجو - کنندة گم شده . 3 - سالک که به اول وهله از شناخت خدا غافل بود و بزودی حاضر گردد و فاعل مطلق را در صور و وسایط و روابط باز شناسد.
ترجمه مقاله