ترجمه مقاله

مجدد

فرهنگ فارسی معین

(مُ جَ دِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نوکننده ، تازه کننده . 2 - در هر قرن (صد سال ) فردی ظهور نماید و آیین اسلام را تازه کند که او را مجد نامند.
ترجمه مقاله