ترجمه مقاله

مخالف

فرهنگ فارسی معین

(مُ لِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) خلاف کننده ، ناموافق ، ضد. 2 - (ص .) دشمن ، خصم .3 - بر - عکس ، واژگون .
ترجمه مقاله