ترجمه مقاله

مرکوب

فرهنگ فارسی معین

(مَ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) سواری کرده شده . 2 - (اِ.) آنچه بر آن سوار شوند مانند اسب و قاطر و غیره .
ترجمه مقاله