ترجمه مقاله

مکب

فرهنگ فارسی معین

(مُ کِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) بر رو درافتاده ، سرنگون شده . 2 - (ص .) سرنگون ، واژگون . 3 - آن که سر خود را به زیر اندازد و به زمین نگاه کند.
ترجمه مقاله