ترجمه مقاله

نشانده

فرهنگ فارسی معین

(نِ دَ یا دِ) (ص مف .) 1 - به نشستن واداشته . 2 - جلوس داده . 3 - جا داده ، مقیم ساخته . 4 - (عا.) زنی روسپی که او را به خانه آورده نفقة او را متعهد شوند و از ادامة عمل بد بازدارند و از او متمتع گردند بدون ازدواج . 5 - کاشته . 6 - برپا داشته . 7 - نهاده . 8 - خاموش کرده . 9 - دفع کرده .
ترجمه مقاله