پراگندهفرهنگ فارسی معین(پَ گَ دِ) (ص مف .) 1 - غمگین ، پریشان . 2 - تلف شده . 3 - گوناگون ، متفرق . 4 - شیفته ، شوریده . 5 - مشهور، معروف .