ترجمه مقاله

پرندین

فرهنگ فارسی معین

(پَ رَ دِ) [ پرند + ین ، پس . نسبت = پرندینه ] (ص نسب .) آن چه از پرند درست کنند، هر چه از حریر سازند، پرندینه .
ترجمه مقاله