ترجمه مقاله

پنام

فرهنگ فارسی معین

(پَ) [ په . ] (اِ.) پارچه ای چهارگوشه که در دو گوشة آن دو بند دوزند و پیشوایان زرتشتی در وقت خواندن اوستا یا نزدیک شدن به آتش آن را بر روی خود بندند تا چیزهای مقدس از دم آنان آلوده نشود. پدام هم گویند.
ترجمه مقاله