ترجمه مقاله

پیاده

فرهنگ فارسی معین

(دِ) (ص . اِ.) 1 - کسی که با پای راه می رود و سواره نیست . 2 - بخشی از ارتش که سواره نیستند. 3 - ضعیف ، مسکین . 4 - یکی از مهره های شطرنج . 5 - عامی ، بی سواد.
ترجمه مقاله