ترجمه مقاله

کارمند

فرهنگ فارسی معین

(مَ) (ص مر. اِمر.) 1 - آن که کاری دارد. 2 - کسی که در اداره یا مؤسسه ای به کار مشغول است ، عضو. 3 - کارآمد، لایق .
ترجمه مقاله