ترجمه مقاله

کارورز

فرهنگ فارسی معین

(وَ) (ص فا.) 1 - آن که به کاری اشتغال دارد، کارکن . 2 - دانشجوی پزشکی که در بیمارستان به دستور سرپزشک کار می کند، انترن .
ترجمه مقاله