ترجمه مقاله

کاغذ

فرهنگ فارسی معین

(غَ) [ از چی . ] (اِ.) ورقة نازک ، خم پذیر و مسطحی که معمولاً از خمیر الیاف گیاهی ساخته می شود و غالباً بر آن چیز نویسند یا چاپ کنند. ؛ ~سیاه کردن کنایه از: نویسندگی کردن ، نوشتن (حالت تحقیر). ؛~پاره کاغذی که محتوی آن فاقد ارزش است .
ترجمه مقاله