ترجمه مقاله

کله

فرهنگ فارسی معین

(کَ لَّ یا لُِ) (اِ.) 1 - سر، رأس (اعم از انسان یا حیوان ). 2 - هر چیز گرد. 3 - هوش ، عقل . 4 - جمجمه (جانوری ). 5 - ویژگی آجری که از عرض چیده شده باشد ؛ ~ی کسی بوی قرمه سبزی دادن کنایه از: توقعات و انتظارات فزون تر از حد خود در سر پروراندن ، داخل سیاست شدن و سخنان ضد حکومت گفتن . ؛ ~ی کسی گرم شدن کنایه از: مست شدن . ؛پس ~ی کسی زدن کنایه از: کسی را به کاری واداشتن .
ترجمه مقاله