ترجمه مقاله

کمربندی

فرهنگ فارسی معین

( ~ . ~ .) 1 - (ص نسب .) منسوب به کمربند. 2 - دارای حالتی چون کمربند. 3 - (اِ.) جاده ای که دور شهر کشیده می شود تا خودروها مجبور به گذشتن از داخل شهر نباشند.
ترجمه مقاله