ترجمه مقاله

کنجل

فرهنگ فارسی معین

(کُ جُ) (اِ.) 1 - هر چیز پیچیده و درهم کشیده . 2 - دست و پایی که انگشتان آن درهم کشیده شده و کج و کوله باشد.
ترجمه مقاله