ترجمه مقاله

گردبر

فرهنگ فارسی معین

(گِ بُ) (ص فا.) = گردبرنده : 1 - افزار نجاران که بدان چوب ها را سوراخ کنند. 2 - مثقب ، بیرم ، برماه . 3 - دست افزاری که چرم - دوزان خیمه را بدان سوراخ کنند تا طناب از آن بگذرد.
ترجمه مقاله