ترجمه مقاله

یک رو

فرهنگ فارسی معین

(ی ) ( ~.) (ص مر.) 1 - صمیمی ، خالص . 2 - یک دست ، یک نواخت . 3 - آن که پشت و روی وی یکی باشد.
ترجمه مقاله