ترجمه مقاله

بازمانده

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. بهجامانده، بقیه، پسمانده، مانده
۲. دنبالمانده، عقبمانده، واپسمانده
۳. به هدف نرسیده
۴. خسته، درمانده، کوفته
۵. وارث
۶. خلف، خویش، قوم
ترجمه مقاله