ترجمه مقاله

بازی دادن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. سرگرم ساختن، غافل نگاه داشتن، مشغول ساختن
۲. فریب دادن، گول زدن، نیرنگ زدن ≠ بازیخوردن
ترجمه مقاله