ترجمه مقاله

برگزار کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. برپاداشتن، ترتیب دادن، برپا کردن، منعقد کردن
۲. انجام دادن
۳. ادا کردن، بهجا آوردن
۴. سپری کردن
ترجمه مقاله