ترجمه مقاله

بستن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. فراز کردن، قفل کردن، کلون کردن ≠ باز کردن، وا کردن گشودن،
۲. تعیین کردن، مقرر کردن، منعقد کردن ≠ فسخ کردن
۳. گره زدن
۴. سد کردن، مسدود کردن ≠ آزاد کردن، باز کردن
۵. راهبندان کردن، قرق کردن
۶. ورچیدن جمع کردن(بساط و )، تعطیل کرد
ترجمه مقاله