ترجمه مقاله

بسیجیدن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آماده ساختن، بسیجی کردن، تدارک دیدن، تمهید کردن، ساماندادن، مهیا ساختن
۲. آهنگ کردن، اراده کردن، قصد کردن
ترجمه مقاله