ترجمه مقاله

بیحیا

فرهنگ مترادف و متضاد

بیآزرم، بیادب، بیشرم، پررو، جسور، چشمدریده، دریده، رسوا، شطاح، شوخ، شوخچشم، گربز، گستاخ، وقیح ≠ آزرمگین، باحیا
ترجمه مقاله