تابانفرهنگ مترادف و متضاد۱. براق، تابنده، تابناک، درخشنده، درخشان، رخشان، رخشنده، روشن، فروزان، لامع، متجلی، مشعشع، مضیء، منیر ≠ بینور، تاریک، مستنیر ۲. تاوان، خسارت، غرامت، مغرم