ترجمه مقاله

تاراندن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. دور کردن، طرد کردن، راندن
۲. پراکندن، پراکنده ساختن، متفرق ساختن ≠ مجتمع شدن
۳. فراری دادن، گریزاندن
ترجمه مقاله