ترجمه مقاله

تشریح کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. توضیحدادن، تبیین کردن، شرح دادن
۲. شرحه شرحه کردن، قطعه قطعه کردن، کالبد شکافی کردن
ترجمه مقاله