حمله کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. تاختن، تعرض کردن، تهاجم آوردن، یورش بردن، شبیخون زدن، تک کردن ≠ پاتک کردن
۲. تقبیح کردن، پرخاش کردن، پریدن، سرزنش کردن، به باد انتقاد گرفتن، انتقاد کردن
۲. تقبیح کردن، پرخاش کردن، پریدن، سرزنش کردن، به باد انتقاد گرفتن، انتقاد کردن