ترجمه مقاله

حک کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. حکاکی کردن، نقش انداختن، کندن، کندهکاری کردن، نقر کردن
۲. سودن، ساییدن، تراشیدن، محو کردن
ترجمه مقاله