خاموش کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. ساکت کردن، بیسروصدا کردن
۲. کشتن، فروکشتن، منطفی کردن
۳. قطع کردن (جریانبرق)
۴. خفه کردن، سرکوب کردن
۵. فرونشاندن، آرام کردن
۲. کشتن، فروکشتن، منطفی کردن
۳. قطع کردن (جریانبرق)
۴. خفه کردن، سرکوب کردن
۵. فرونشاندن، آرام کردن