ترجمه مقاله

خروج

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. برون شد، بیرونرفت، برونرفت
۲. سرکشی، قیام، طغیان، عصیان
۳. بیرون آمدن، بیرون شدن، خارج شدن، در آمدن
۴. طغیان کردن، عصیان ورزیدن ≠ دخول
ترجمه مقاله