ترجمه مقاله

راندن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. رانندگی کردن
۲. بیرون کردن، دور کردن، رانش
۳. تاراندن، طرد کردن
۴. تبعید کردن، نفیبلد کردن
ترجمه مقاله