ترجمه مقاله

ساکن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. اهل، باشنده، سکنه، ماندگار، متوطن، مستقر، مقیم
۲. آرام، آرمیده، بیجنبش، بیحرکت، راکد
۳. غیرمتحرک
۴. ثابت
۵. مجزوم
ترجمه مقاله