متزلزل شدن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. سست شدن، ضعیف شدن
۲. لرزان شدن، بهلرزه درآمدن
۳. نااستوار شدن، بیثبات شدن
۴. دودل شدن، مردد شدن، دچار تردید شدن، بهشک افتادن
۵. از هم پاشیدن
۲. لرزان شدن، بهلرزه درآمدن
۳. نااستوار شدن، بیثبات شدن
۴. دودل شدن، مردد شدن، دچار تردید شدن، بهشک افتادن
۵. از هم پاشیدن