مخالفت کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. خصومت ورزیدن، دشمنی کردن، ناسازگاری کردن، عناد ورزیدن، ضدیت کردن
۲. مخالفتخوانی کردن
۳. ناموافق بودن، خلافورزیدن ≠ موافقت کردن، موافق بودن
۴. ممتنع بودن
۵. روی خوش نشان ندادن، تسلیمنشدن
۲. مخالفتخوانی کردن
۳. ناموافق بودن، خلافورزیدن ≠ موافقت کردن، موافق بودن
۴. ممتنع بودن
۵. روی خوش نشان ندادن، تسلیمنشدن