مسلط گشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. چیره شدن، غالب شدن، فایق شدن، مستولیشدن، استیلا یافتن، فایق آمدن، سلطه یافتن ۲. اشرافیافتن، ماهر شدن ۳. مشرف شدن