ترجمه مقاله

معتمد

فرهنگ مترادف و متضاد

استوار، استوان، امین، بااعتبار، درستکار، موتمن، متکی، محرم، مستند، مطمئن، معتبر، موثق، واثق ≠ غیرمعتمد، ناموثق
ترجمه مقاله