معلق
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. آونگ، آویخته، آویزان، اندروا، تعلیقشده، سرازیر، سرنگون
۲. معطل، معوق
۳. برکنار، بلاتکلیف، پادرهوا، بیپایه، غیرثابت،
۴. آونگدار، بهصورت معلق
۲. معطل، معوق
۳. برکنار، بلاتکلیف، پادرهوا، بیپایه، غیرثابت،
۴. آونگدار، بهصورت معلق