معلوم کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشکار کردن، واضح کردن، محقق کردن، محرز کردن ۲. مبرهن کردن، ثابت کردن ۳. فاش کردن ≠ مستور ماندن، نامکشوف ماندن