ترجمه مقاله

پژمرده

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. پژمان، پلاسیده، خشک
۲. افسرده، پژمان، دلتنگ، دلمرده ≠ باطراوت، بشاش
ترجمه مقاله