ترجمه مقاله

گشتن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. پرسهزدن، چرخیدن، دورزدن، سیاحت کردن، سیر کردن، طواف، گردش کردن، گردش
۲. تبدیلشدن، شدن، گردیدن
ترجمه مقاله